راه نخبگان

این وبلاگ در جهت پیشرفت علمی دانش آموزان ودانشجویان خصوصا افراد نخبه ودانش آموزان دبیرستان نخبگان منطقه دو تهران نوشته شده است،

راه نخبگان

این وبلاگ در جهت پیشرفت علمی دانش آموزان ودانشجویان خصوصا افراد نخبه ودانش آموزان دبیرستان نخبگان منطقه دو تهران نوشته شده است،

کوهنوردی در مه

خاطرات  من از معلمی

درسال 1369 در اولین  سالهای خدمتم در روستای باباریز  در حومه سنندج مشغول خدمت بودم.

چون  تعداد دانش آموزان در این مدرسه کم بود   هر معلم  می بایست چند درس را اجبارا تدریس می کرد من هم علاوه درس حرفه وفن ،ورزش را به عهده داشتم ،در یک روز زمستانی بعد از بارش برف شدید دانش آموزان به کوه نوردی در اطراف روستا بردم  ،بعد از رفتن به روی کوه های اطراف روستا به مه شدیدی برخورد کردیم واز ترس اینکه بچه ها گم شوند به آنها گفتم که دست همدیگر را بگیرند تا گم نشوند  خودم در ابتدای صف ویکی از دانش آموزان بزرگتر را به آخر صف فرستادم.

بعد از مدتی حرکت در مه وضعیت  هوا بهتر شد ودانش آموزان را جمع کردم وآنها را شمردم ولی متوجه شدم که یکی از آنها گم شده است،بچه ها را در جای مطمئن دور هم جمع کرده وخودم ودو نفر دیگر از بچه ها از مسیر جا پا ها مانده بر روی برف دوبار مسیر را به دنبال دانش آموز گم شده  ،گشتیم تا اینکه او را در داخل یک گودال در مسیر پیدا کردیم ، از این بابت بسیار خوشحال وخرسند بودیم وبا  او  به میان دانش آموزان برگشتیم ، بعدا  علت گم شدن او را پرسیدیم که متوجه شدیم ، وی هنگام حرکت در داخل گودال افتاده ودست او از بقیه جدا شده وچون همدیگر را نمی دیدن واگر هم می دیدن نمی توانستند فرد را تشخیص دهند به همین دلیل بعد از افتادن وی نفر عقبی دست نفرجلو ی وی را گرفته وبه مسیر ادامه داده بودند. هر چند روز سختی بودولی اکنون که به آن روز ها فکر می کنم  خدا مارا دوست داشت  وهمه چیز بخیر گذشت چون وجود حیوانات وحشی ،سرما و مه ما راتهدید میکرد ومن هم تجربه زیادی نداشتم.