زندگینامه دکتر فیروز نادری؛ از مدیران ارشد ناسا |
در سال ۲۰۰۴
میلادی نشریه ساینس دست به انتخاب ۱۰ رویداد تاثیرگذار علمی بشر زد
و در راس آن فهرست، کاوشهای روباتیک سیاره سرخ فام مریخ توسط دو کاوشگر روح (Spirit) و فرصت (opportunity) که نشانههایی از وجود آب
را کشف کرده بودند، قرار داشت. در پشت این ماموریت حضور مدیریت برجسته یک شخص
نمایان بود و او کسی نبود جز دکتر فیروز نادری از سرشناسترین ایرانیهای حال حاضر
دنیا. او در 26 اسفند 1324 در شیراز به دنیا آمد، تحصیلات ابتدایی خود را در شیراز
و دوره متوسطه را در دبیرستان اندیشه تهران به اتمام رساند. سپس در سال 1964 به
امریکا رفت و پس از تحصیلات کارشناسی و کارشناسیارشد در رشته مهندسی برق، در سال
1976 تحصیلات دکترای خود را در رشته مهندسی الکترونیک در دانشگاه کالیفرنیای جنوبی
به پایان رساند. پس از اتمام تحصیلات خود در سال 1976 به وطن بازگشت و فعالیت خود
را در مرکز سنجش از دور ایران در تهران آغاز کرد و پس از دو سه سال فعالیت به
دلیل نبود امکانات مورد نیاز برای بسط تحقیقات و پژوهشهایش کشور را به مقصد
امریکا ترک کرد و در سال 1979، یعنی حدود 29 سال پیش فعالیت خود را در ناسا آغاز
کرد.
او در این مدت مشاغل فنی و مدیریتی متعددی را در زمینه
ماهوارههای مخابراتی متحرک، رادارهای سنجش از دور اقیانوسی، رصدخانههای تحقیقاتی
اختر فیزیک و اکتشاف مریخ و سایر اجرام منظومه شمسی بر عهده داشت. نادری از سال ۱۹۹۶ مدیر برنامه منشاء حیات ناسا بود. در سال 1979
به «آزمایشگاه پیشرانش جت» (JPL) پیوست و به عنوان مدیر آزمایشات پروازی علوم فضا و مدیر طرح تفرقسنج ناسا
به کار پرداخت. او هماکنون مدیریتارشد برنامهریزی استراتژیک JPL را برعهده
دارد. وقتی این پست را پذیرفت، ناگهان ایمیلها و پیامهای بیشماری از سوی
ایرانیان به سمت او سرازیر شد. خودش در اینباره میگوید: «همان زمان بود که
فهمیدم دنیا چقدر کوچک است. اما تا حدودی نگران شدم، چون میدیدم مسئولیتم به خاطر
حساسیتهای هموطنانم بیشتر شده است».
در سال 2000 میلادی دانشمندان بزرگ ناسا پس از دو بار
ناکامی در هدایت و مدیریت پروژه اکتشافی مریخ تصمیم میگیرند که این پروژه ناموفق
را متوقف کنند اما راهکارها و جدیت دکتر نادری باعث میشود که مدیریت این پروژه
به او واگذار شود. در سال 2001 تیم تحت مدیریتش موفق شدند مدار گرد اودیسه را به
مدار مریخ بفرستند و مریخنورد «روح» و سپس «فرصت» در پنجم بهمن سال 2004 بر سطح
مریخ فرود آمد. دکتر نادری در اینباره میگوید: «روح» را به دریاچهای فرستادیم
که فکر میکردیم در آنجا بتواند شواهدی از وجود آب یا حیات قدیمی یافت کند. اما در
این مورد تیر ما به خطا رفت! «فرصت» نیز به جایی که پیشبینی میشد حاوی مواد
معدنی نظیر هماتیت باشد فرستاده شد که توانست با کشف هماتیت که نشاندهنده وجود آب
در گذشته است، کمک بزرگی به ما بکند».
قرار است در سال 2009 مریخنورد بسیار پیشرفته و
بزرگی به نام MSL که از سوخت اتمی استفاده میکند و یک لابراتوار مجهز علمی به
همراه دارد به فضا پرتاب شود و در سال 2010 به سطح مریخ برسد. آزمایشگاه سنگ و
کانی به همراه 8 جز آزمایشگر دیگر آزمایشگاه این مریخنورد را تشکیل میدهند. اگر
این ماموریت با موفقیت همراه باشد قدم بعدی، جستوجوی مستقیم حیات در مریخ در سالهای
پس از آن و حوالی سال 2016 خواهد بود.
دکتر نادری بارها مورد تقدیر قرار گرفته است که از آن
جمله میتوان موارد زیر را نام برد: بالاترین نشان ناسا «مدال خدمات برجسته»،
انتخاب به عنوان فرد موثر سال ایالات متحده، لیبرال پرایز 2004 که پیش از او به
پاپ بندیکت شانزدهم اعطا شده بود و نشان افتخار الیس آیلند در سال 2005 که از
برندهگان قبلی آن میتوان به بیل کلینتون، هنری کیسینجر، باب هوپ، محمدعلی کلی و
فرانک سیناترا اشاره کرد.
زیبایهای کره زمین
شب و روز در یک تصویر
این تصویر زیبا قسمتی از کره زمین رادر حالی نشان می دهد که در یک بخش شب هنگام و مردم برای روشنایی از نور تولیدی استفاده می کندودر قسمت دیگر روز وخورشید عظمت وتوانایی خالق بی همتا را به رخ بینده می کشد
خودباوری اصطلاحی است که امروزه در جامعه شناسی، روان شناسی و علوم تربیتی به کار می رود و منظور از آن یک حالت مثبت روحی و روانی است که در نتیجه احساس ارزشمندی در نفس انسان پدید می آید و او را آماده می سازد تا از طریق بهره گیری از لیاقت ها و توانمندی هایی که دارد به انجام وظایفی که برعهده اوست قیام نماید و در این راه، از مشکلات و موانعی که پیش می آید هراسی به دل راه ندهد. از این حالت روحی در فرهنگ اسلامی با تعابیری چون علو همت، مناعت طبع، اعتماد به نفس، عزت نفس و... یاد می شود. در واقع، خودباوری، باور به استعدادها، توانایی ها و نیروهای نهفته فطری درونی است که با اتکاء به آن، می توان به اهداف موردنظر در زندگی رسید و به آنان جامه عمل پوشاند. و مرحله عالی خودباوری، شکوفایی همه استعدادهای بالقوه فرد است.
روشن است که اولا، این کیفیت نفسانی با نفس محوری فرق دارد. چون در نفس محوری، انسان خود را تابع گرایش های نفسانی می سازد و از طریق تبعیت از خواست های حیوانی نفسی، گرفتار امراضی چون کبر و غرور و نخوت می شود و در نتیجه، هستی خویش را به پرتگاه سقوط می کشاند و از طریق غرق شدن در شهوات، به مرتبه حیوانیت بلکه پایین تر از آن سقوط می کند. اما در خودباوری، از طریق خودشناسی و کشف استعدادها و توانمندی های خود، به احساس عجز و ناتوانی در مقابل سختی ها و گرفتاری ها غلبه می کند و پله های پیشرفت و تعالی را یکی پس از دیگری پشت سر می گذارد.
ثانیا، هرگز خودباوری برخلاف نفس محوری، در برابر و در عرض اعتماد و توکل به خدا واقع نمی شود. بلکه این امر در طول اعتماد به خدا و در مقابل اعتماد به غیر است. به اصطلاح، یک ارزیابی واقع بینانه از توانایی های خود است تا با آگاهی و شناخت کامل از آنها، در مسیر تعالی و پیشرفت، بهره برداری لازم به عمل آید و این گونه نباشد که انسان در برآوردن نیازها و انجام وظایفی که برعهده اوست، چشم به دیگران دوخته و از توانمندی های خود غافل شود. به تعبیر اقبال لاهوری:
همچو آیینه مشو محو جمال دگران...
از دل و دیده فرو شوی خیال دگران
در جهان بال و پر خویش گشودن آموز
که پریدن نتوان با پر و بال دگران
ب. انواع خودباوری
از دیدگاه های مختلف خودباوری به اقسامی تقسیم می شود از جمله آنهاست:
1. خودباوری انسانی: اولین گام در خودشناسی، دست یافتن به این باور است که هر فردی به لحاظ این که انسان آفریده شده است، فراتر از سایر موجودات از یک سلسله ویژگی های برتر نظیر استعداد و ظرفیت و زمینه رشد فراوانی برخوردار است که اگر او به عنوان انسان از توانمندی هایی که دارد به نحو صحیح استفاده کند، می تواند به مقام خلیفة اللهی برسد مسجود ملائکه واقع شود. در مقابل، اگر در اثر غفلت ها و غرق شدن در لذائذ دنیوی و فراموش کردن منزلت واقعی خویش، دچار خودباختگی شود و از ارزش های انسانی و گرایش های متعالی تهی گردد، ماهیت حیوانی یا پست تر از آن پیدا می کند. (1)
2. خودباوری اعتقادی: هر فردی در زندگی با یک سلسله اعتقادات قلبی و ایمانی زندگی می کند که این اعتقادات هویت فکری و فرهنگی او را شکل می دهند. بر این اساس، نظام زندگی هر فرد مسلمانی در چارچوب آموزه های دین مبین اسلام معنی و مفهوم می یابد. چرا که ما معتقدیم دین اسلام کاملترین برنامه ای است که از طریق به کار بستن آن، انسان به سعادت دنیوی و اخروی دست می یابد. بنابراین، یک جوان مسلمان موظف است پس از کسب آگاهی های لازم، از کم و کیف این برنامه انسان ساز و نیز یقین پیدا کردن به حقانیت آن زندگی خود را به گونه ای تنظیم کند که تمام تلاش های او در بستر دین سامان پیدا کند و در نهایت، به این باور برسد که رشد و کمال واقعی او جز در بستر احکام و مقررات دینی میسر نیست.
3. خودباوری ملی: هر ملتی دارای فرهنگ و تمدن خاصی است که در طول قرون متمادی در سایه تلاش های نخبگان آن شکل می گیرد. خودباوری ملی، در مقابل از خودبیگانگی و خودباختگی ملی مطرح می شود. گاهی افراد یک جامعه در اثر ناآگاهی و یا تحت تاثیر تبلیغات سوء و جذاب دشمنان، به سنت و باورهای ملی و فرهنگی خود پشت می کنند و از نمادها و ارزش های رایج در جوامع دیگر پیروی و تقلید می کنند. این کار به تدریج، راه نفوذ و تسلط همه جانبه بیگانگان را در عرصه های مختلف آن جامعه هموار می سازد. در نهایت، کیان و استقلال آن جامعه را با خطر جدی مواجه می سازد. در تاریخ جوامع اسلامی به نمونه های زیادی از این گونه جامعه ها برمی خوریم. ترکیه دوران آتاترک و حتی ترکیه امروز در مقابل غرب، و ایران دوره رضاخان و بسیاری از جوامع دیگر، مصداق روشنی از مردمی هستند که به خودباختگی ملی گرفتار آمده اند.
4. خودباوری فردی: نوعی دیگر از خودباوری، خودباوری فردی است که در قلمرو شخصیت افراد مطرح می شود. توضیح آن که هر فردی دارای استعداد و توانایی های خاصی است که اگر آنها را درست شناسایی کند و در زندگی از آنها به صورت مناسب بهره برداری نماید، در زندگی شخصی خود به تمام آمال واهدافی که دارد دست می یابد و در پیشامدهای زندگی نه دچار یاس و ناامیدی می شود و نه در برخورد با مشکلات احساس خود کم بینی به او دست می دهد. در نتیجه، به برکت این خودباوری و شکوفایی و تحقق آن فرد است که سست اندیشی و وابستگی بی جهت به دیگران از زندگی او به کلی دور می شود. و به یک استقلال فکری و عزت نفس کامل و اعتماد به نفس سازنده که موفقیت همه جانبه او را تضمین می کند دست می یابد.